دکتر_کاظم_محمدی

‍ 📖 #یاد_خدا_تجلی_ذکر_در_آینه_وحی

ذکر «یادکردن» و «به خاطرآوردن» است و در عین حال چون معتقدان به شریعت ذکر را به کار ببرند مراد و مقصود آنان همان یاد خداوند بزرگ است، و همچنین قرآن و دیگر کتب آسمانی را بدین اعتبار ذکر گویند که یادآور خداوند بزرگ است و هم به یاد دادن مواعظ و علوم آخرت مبادرت ورزیده است.

قرآن در آیات زیادی از عهد و میثاق و پیمانی که با بشر بسته است یاد می کند و همواره از نوع بشر گله می کند که چرا پایبند میثاق و عهد و پیمان خویش نبوده است از جمله مواردی که به این حقیقت اشاره می کندیکی آیاتی است که به «عهد الست» یا «میثاق الست» مشهور گشته است. به این عالم چناکه عارفان و حکیمان گفته اند عالم «ذر» نیز می گویند. در این باره می خوانیم:

و إذ أخذَ ربّک مِن بنی آدم من ظهورهم ذرّیّتهم و أشهدهم عل أنفسهم ألست بربّکم قالوا بلی شهدنا أن تقولوا یوم القیامۀ إنّا کنّا عن هذا غافلین. أو تقولوا أنّما أشرک آباؤنا من قبل و کنّا ذریّۀً من بعدهم أفتهلکنا بما فعل المبطلون.

سوره اعراف/ آیه۱۷۲_۱۷۳

پروفسور_دکتر_کاظم_محمدی

دکتر_کاظم_محمدی

‍ [Forwarded from ناهید نظری]

 

در آیات قرآنی گاهی با کلمه ی «تعلّم» مواجه می شویم و گاهی نیز با کلمه ی «تذکّر» از آن جایی که قرآن کتاب واژگان و عبارت های تکراری نیست لذا هر واژه ای را در جای مخصوص خویش به کار می برد و از به کار گیری آن مقصد و مقصودی را در نظر دارد که با تأمل می توان به محدوده ی آن دسترسی پیدا کرد. «تذکّر» یادآوردن و «تعلّم» یاد گرفتن است. بدیهی است که این دو با یکدیگر فرق اساسی داشته و هر یک مفهوم خاص خود را به دنبال دارد. تعلّم در جایی به کار می رود که فرد نسبت به موضوعی هیچ گونه اطلاع و آگاهی پیشین نداشته و با ذهنی خالی از موضوع معیّن در صدد یادگیری همان موضوع برمی آید، ولی تذکّر در جایی به کار می رود که فرد موضوعی را دقیقا می دانسته و نسبت به آن آگاهی داشته است ولی به علّت یا عللی آن موضوع را از خاطر برده و به دست فراموشی سپرده است و اینک سعی دارد آن را برای بار دیگر به خاطر بیاورد، لذا در تعلّم ابتدا ندانستن است سپس یاد گرفتن و آموختن، در حالی که در تذکّر ابتدا دانستن و آگاهی است سپس فراموشی و از یاد بردن آن آگاهی و در آخر مجددا به یاد آوردن همان آگاهی قبلی که به دست فراموشی سپرده شده بود.

 

یاد_خدا

تجلی_ذکر_در_آینه_وحی

پروفسور_دکتر_کاظم_محمدی

 

 

دکتر_کاظم_محمدی

#در_محضر_علامه 

#تفسیر_مثنوی_معنوی 

#موضوع_خلقت_انسان 

 

 

 

راز آمیزترین قسمت انسان #دل است.

دل ترجمه فارسی #قلب است.

بقیه اعضای ظاهری انسان یک طرف و دل یکطرف.

 

انسان ها تصور می کنند #تفکر و #تعقل مربوط به سر و کله انسان است اما قرآن خلاف آن را ثابت می کند و میفرماید :

 

به شما #قلب دادیم ولی با آن #فکر نمی کنید.

 

در مراتب کیهانی در سلسله افلاک و فرشته شناسی سهروردی عقل سماوی است.

 

عالم #جبروت عالم عقل مجرد است و عقل ما شمائی از آن عالم است.

 

#خداوند هیچ چیزی را برای خودش خلق نکرده الّا #انسان را و همه آسمان ها و زمین را برای انسان خلق کرده و به تسخیر انسان در آورده. 

 

خدا با انسان سَر و سِری دارد 

برگ برنده و تک خال خدا انسان است 

#گنجینه هایی در وجود انسان است که فقط خدا می داند.

 

پس در نگرش به این موجود در #گل منگرید در #دل بنگرید.

 

۱۰۰۱ آینه در انسان است از ۱۰۰۱ صفت و اسمی که خداوند دارد و 

#انسان_کامل آینه تمام نمای #حق است.

 

هرچیزی که در خداوند است باید در انسان باشد که انسان را #خلیفه انتخاب کند.

 

کپی که برابر اصل است

در آن بالا به قید اطلاق است

در پایین به قید نسبت است 

و انسان توانایی خدایی را دارد.

 

 

 

علامه_دکتر_کاظم_محمدی 

کلاس_مثنوی_پژوهی 

تاریخ_برگزاری ۱۳۸۷/۱۱/۰۳

دکتر_کاظم_محمدی

دکتر_کاظم_محمدی

گفتند به ما که با علی یار شوید

مهرش ز خدای دل خریدار شوید

با بیعتِ هر ساله به ایّامِ غدیر

با معرفت علی به گلزار شوید

دکتر_کاظم_محمدی 

 

دکتر_کاظم_محمدی

شیخ اشراق

که از نور سخن می‌گوید

همه جا

نورِ ورا

از دل و جان می‌جوید

حکمتش

چون که

ز انوار خدائیست پدید

در دل اهل خرد

تا به ابد

می‌پوید

دکتر_کاظم_محمدی 

دکتر_کاظم_محمدی

‍ 🌷

 

سخن گفتن ز تو دشوار و سخت است

میسّر گر شود، تصعید و بخت است

تو سنگینی، وزینی، بس گرانی

تو شاهی، مرشدی، بس کامرانی

تو سلطانِ زمین و هم زمانی

تو هرگز در امورت در نمانی

مرا تو برگرفتی، تا بسازی

هوای نفس من را، خوار سازی 

تو آبی، آتشی، خاکی، هوایی

برای درد ما یکسر دوایی

گهی آبی دهی، گه خاک سازی

به بادی تا ره افلاک سازی

گهی چون آتشِ سوزان و سرکش

بسوزی باطن و این نفسِ سرکش

تو ذات عالَمی، کون و مکانی

ولیکن، نه

نه اینی و نه آنی

تجلّیِّ خدای آسمانی

تو ما را هم امینی، هم امانی

فرو شوینده ی حزن و غمانی

عزیزیّ و درون دل نهانی

به یادت، جان ما آزاد گردد

به نامت، قلب و دلها شاد گردد

تو ما را حبل حقّی، چون یقینی

چنان دانم که پیر متّقینی

جدا از تو مبادا این دل و جان

برون از تو مبادا

جان انسان

دکتر_کاظم_محمدی 

 

دکتر_کاظم_محمدی

یا رب در معرفت به رویم بگشا 

بابی ز جهان جستجویم بگشا 

با نام صفات خود عجینم گردان 

لب را تو به اسما نکویم بگشا 

 

کاظم_محمدی

دکتر_کاظم_محمدی

مجنون اگر شکست،لیلی بهانه بود

دنیا از اولش دیوانه‌خانه بود

 

 

با من قدم بزن،تنهاتر از همه

اِی مصرعِ سکوت در شعرِ همهمه

 

 

با من قدم بزن،چله‌نشینِ عشق

فرمانروای قلب در سرزمینِ عشق

 

 

 

#علیرضا_آذر 

 

 

 

دکتر_کاظم_محمدی

ظاهر قرآن 

چو شخص آدمی است

که نقوشش ظاهر و

 جانش خفی است

مرد را صد سال 

عم و خال او

یک سر مویی

 نبیند حال او

 

#عروسان_معانی

#پروفسور_کاظم_محمدی 

دکتر_کاظم_محمدی

#رساله_مکتوبات

#علاء_الدوله_سمنانی

 

در این رساله علاء الدوله سمنانی برای یکی از مریدان خود با شرایطی که گفته، اجازه نامه ای رسمی نوشته و حدود و تکلیف سلوکی فرد مجاز را در طریقت معلوم کرده ودر ساير موارد نامه هایی است که بین جناب شیخ سمنانی ودیگر بزرگان که در عرفان وتصوف صاحب نظر بودند نوشته وارسال شده است. مفاهيم مندرج در اين نامه ها بسيار مهم است، هم از لحاظ دينی، وهم از لحاظ عرفانی ودر واقع در این نامه ها چیزهایی وجود دارد که در بین کتابها نمی توان آن ها را به دست آورد.

 

#مقدمه_تصحیح_توضيح_دكتر_كاظم_محمدی

 

اجازه نویسی سنّتی بسیار نیکو و پسندیده است که از قدیم بوده وتا امروز رواج دارد، در شریعت وطريقت هر دو، این سنّت حسنه جریان داشته و بسیاری از بزرگان در رشته های گوناگون به مانند:فقه، حدیث، وتصوف اجازه دريافت نموده اند واين أجازه به منزلهٔ تأ ييد درستی وعمق مطالعات وصحّت فهم فرد محسوب می شد ونیز حکایت از کفایت و شایستگی فرد داشته که معادل آن امروزه مدارک عالی علمی دانشگاهی است،(لیسانس، فوق ليسانس ودکتری)که البته هرگز استحکام و قوام وقوّت اجازت قدیم را ندارد.

 

#مکتوبات_علاء_الدوله_سمنانی

#بخشی_از_توضيح_اجازه_نامه_نویسی #دكتر_محمدی_ص_۹

 

و بدان که مثال محبت قدیمه در جذبه ی حقیقت مصطفوی هم چنان است که خاصیت مغناطیس در جذب آهن. پس هم چنان که مغناطیس صفت خود را که خاصیت جذب آهن است به «مجذوب» و محبوب خود بخشد تا آهنی دیگر جذب تواند کرد و علی هذا خاصیت هر جاذبی در مجذوب خود سرایت می کند. هم چنین «روح محمدی» که محبوب و «مجذوب اول»٬ است، خاصیت جذب ارواح مومنان از مغناطیس محبت قدیمه اکتساب کرد، و چندین هزار ارواح صحابه از اطراف و اکناف عالم به خود کشید، و این معنی اثر برکت متابعت رسول خدا است.

 

#مکتوبات_سمنانی

#پروفسور_دکتر_کاظم_محمدی

 

از جمله موارد قابل توجه در فرهنگ عرفانی، نوشته‌ها و مکاتباتی است که بین عارفان و صوفیان و یا حکیمان رخ می‌دهد.

در این نامه‌ها گاهی مطالبی درج می‌شود که اهمیت آن از بسیاری نوشته‌ها و کتاب‌ها بیشتر است، زیرا در این نگارشها مسئله‌ی مهم آن است که برای افراد خاص نوشته می‌شود و دیگر آنکه محدودیت در بیان مطلب وجود ندارد، و سه دیگر این که لحن آن کاملا صمیمی و غیرمتکلّف است. کافی است به نامه‌هایی که در رابطه نوشته شده دقت کنید تا به خوبی به آنچه گفتیم پی ببرید. 

#مکتوبات_علاءالدوله_سمنانی

#با_مقدمه_و_تصحیح_دکتر_کاظم_محمدی

 

برای رفع مزاحم طریق حق، هشت گونه شرط را ملحوظ خاطر داشته است:

وضوی دائمی و روزه دائمی و سکوت دائمی و خلوت دائمی و ذکر دائمی، و دیگر آن که دل خود را همواره به شیخ طریق خویش متوجه سازد و از باطن او استمداد نماید، و دیگر دوام نفی خاطر است که هیچ گونه خاطره ای به شخصه در خویش به وجود نیاورد و هشتم حق هیچ گونه اعتراضی نسبت به خدای عزوجل به خود ندهد، و هر گونه سود و زیانی که به او می رسد از سوی خدای منان بداند.

 

#مکتوبات_سمنانی

#پروفسور_دکتر_کاظم_محمدی

 

*اجازه نویسی نوعی توجه استاد به شاگرد مستعد است که اینگونه هم تضمین دانش و فراگرفته های اوست و هم تشویق اوست برای دوام بیشتر در این راه و استمرار یافتن برای بیشتر فهمیدن و ترویج آنچه بدان رسیده، و مامور شده‌است. 

#مکتوبات_علاءالدوله_سمنانی

#با_مقدمه_و_تصحیح_دکتر_کاظم_محمدی

 

#پروفسور_کاظم_محمدی:

جایگاه محبّت و جایگاه ایمان هر دو در قلب است و لذا تا اهل بیت را از روی قلب دوست نداشته باشی هرگز به ایمان نخواهی رسید.

 

#مکتوبات_علاءالدوله_سمنانی_ص۲۰۶

 

🔻🔻🔻

 

آخر قدم اوّل در ارادت، تسلیم است و تسلیم حقیقی آن است که تو شیخ خود را از خود دوست تر داری و به هر چه او فرماید هیچ حرجی در باطن نیابی. 

چنان که نصّ صریح از آن بیان می فرماید که:

فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ۶۵/سوره نساء

 

#پروفسور_کاظم_محمدی

#مکتوبات_علاءالدوله_سمنانی

 

🔻🔻🔻

 

و نگاه داشتن جز استقامت بر دین مبین محمّدی - که صراط مستقیم عبارت از آن است - نیست.

و استقامت جز به شنودن سخن مرشدی میسّر نشود.

 

#پروفسور_کاظم_محمدی

#مکتوبات_علاءالدوله_سمنانی_ص۸۶

دکتر_کاظم_محمدی

قسمتی از دعای جوشن کبیر 

بصورت شعر :

 

خود را به خدا بسپار، 

وقتی که دلت تنگ است

وقتی که صداقتها ، 

آلوده به صد رنگ است 

خود را به خدا بسپار، 

چون اوست که بی رنگ است

چون وادی عشق است او، 

چون دور ز نیرنگ است

 

خود را به خدا بسپار ،

 آن لحظه که تنهایی 

آن لحظه که دل دارد ،

از تو طلب یاری 

خود را به خدا بسپار ،

 همراه سراسر اوست 

دیگر تو چه میخواهی ؟! بهر طلبت از دوست

خود را به خدا بسپار،

 آن لحظه که گریانی 

آن لحظه که از غمها ،

 بی تابی و حیرانی

خود را به خدا بسپار،

 چون اوست نوازشگر

چون ناز تو میخواهد ،

 او را ز درون بنگر 

خود را به خدا بسپار

 

دکتر_کاظم_محمدی

در نیمه‌ی ماه رمضانیم عزیز

همسفره‌ی خوان آسمانیم عزیز

با آمدن حَسَن در این روزِ عزیز

در جشن بلند عارفانیم عزیز

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

ولادت باسعادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی بر دوستان اهل ایمان و عارفان صائم مبارک باد.

دکتر_کاظم_محمدی

از خواب گران اگر شدستی بیدار

کم کم، کَمکی معرفت یار بیار

مهری ز ازل بگیر و عشقی ز ابد

وانگه، ز جهان معرفت نور ببار

#دکتر_کاظم_محمدی

دکتر_کاظم_محمدی

حضرت دادار گیتی فرمود:

«ادعونی استجب لکم»

ای عاصیان شکسته!

ای مفلسان درمانده و پای به گل فروشده

ای مشتاقان درد زده

ای دوستان یک دله

در هر حال که باشید غرقه ی لطف و عطا

یا خسته ی تیر بلا

 

ای بندگان!

همه ما را خوانید،

همه ما را دانید،

گرد ما در ما گردید.

عزّ از ما جویید،

رونقِ مجمع عزیزان، قرب ماست.

قرب ما خواهید!

جمال محفل دوستان، حضور ماست 

حضور ما جویید!

هرکجا سه گدا به هم فراز آمدند

قرب حضرت ما آن جا جویید.

ما یکونُ مِن نجوی ثَلثَۀٍ اِلّا هُوَ رابِعُهُم

هرکجا درد زده یی دمی گرم برآورد، 

نسیم قرب حضرت، 

از نسیم نَفَس او طلبید.

هرجا غمگینی آهی کرد، 

خود را در زیر آهِ آن غمگین تعبیه کنید.

ای ملأ اعلی!

چندین هزار سال عبادت کردید، 

و به آواز تقدیس خویش پاکی حضرت ما یاد کردید، 

لکن 

از نسیم وصال ما آگاهی ندارید. 

 

ای گدایان برهنه ی بینوا!

عبادت فرشتگان ندارید؟

نوای کرّوبیان ندارید؟

سرمایه ی روحانیان ندارید؟

لکن

یک ذرّه سوز عشق دارید.

آن یک ذرّه سوز و درد شما 

به عبادت هزار ساله ی 

فرشتگان و 

تسبیح فراوان روحانیان 

ندهیم.

#آیه_های_سبز

 

الهی!

ار فضل تو کنی، 

از دیگران چه داد و بیداد؟

ور تو عدل کنی، 

پس فصل دیگران چون باد.

 

 

الهی!

آن چه من از تو دیدم،

 دو گیتی بیاراید.

عجب این است که 

جان من 

از بیم دادِ تو 

می نیاساید.

 

#آیه_های_سبز

 

الهی!

ای بینای بیدار

ای توانای بی یار

چهار چیز از ما دور دار!

یکی:

رسوایی در روز شمار،  

دو دیگر:

محجوبی در وقتِ گفتار

سوم:

محرومی به هنگام یار

و سرآخر:

حجاب در اوان دیدار!

#آیه_های_سبز

 

💚

 

ما واله 

و سرگشته 

و مستیم هنوز

جامی به کف 

و باده پرستیم هنوز

از مستیِ خود 

خبر نداریم عزیز

خیام وشیم غرق الستیم هنوز

 

#دکتر_کاظم_محمدی

دکتر_کاظم_محمدی

هر کس که 

خلیج فارس را گفت عرب

در جهل و حماقتش بجویید سبب

بر دشمن این خاک

هرآنکس باشد

از سوی خدا و اولیا

لعنت و سب

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

دکتر_کاظم_محمدی

امروز

علی اکبر

آن شیر ژیان

از نسل علی

آمده اکنون به جهان

آن صورت ماهی

که بود شبه نبی

فرخنده بود

به شیرمردان جوان

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

روز جوان بر جوانان و دلیران ایرانی فرخنده باد

 

دکتر_کاظم_محمدی

من زاده روز سوم شعبانم

اندر کنف حمایت یزدانم

با پیر طریقتم حسین بن علی

از روز ازل تا به ابد می مانم

 

#دکتر_کاظم_محمدی

 

میلاد بابای خوبیها مبارک! 🌹

 

سلطان قلوب عاشقان است حسین

دانای ضمیر انس و جان است حسین

گر مایل عرفان حقیقی باشی

رهدان طریق آسمان است حسین

 

دکتر کاظم محمدی

 

 

 

غزلی سروده از این بنده تقدیم به ساحت سرور آزادگان حسین بن علی علیه السلام. باشد که بر آزادگان جهان ولادتش فرخنده و کارساز باشد.

#دکتر_کاظم_محمدی

 

 

‍ رهبر آزادگانی یا حسین 

سرور دلدادگانی یا حسین 

 

در حریم کبریا نام تو بود 

نامدار هر زمانی یا حسین 

 

پهلوانان در کنارت کوچکند 

شیر مرد و پهلوانی یا حسین 

 

گشته از خونت مسلمانی بلند 

خود نگین کشتگانی یا حسین 

 

خون پاکت آفرینش ها نمود 

باعث محو غمانی یا حسین 

 

هر چه گویند و بگویم من کنون 

تو نه اینی و نه آنی یا حسین 

 

هرکجا صاحب دلی پیدا شود 

در درون او نهانی یا حسین 

 

من چه گویم وصف پاکت ای حبیب

خود حقیقت را عیانی یا حسین 

 

دارم از لطفت شفاعت یا حسین 

تو شفیع شیعیانی یا حسین 

 

کاشکی شمس از تو نوری می گرفت 

نیر ارض و سماعی یا حسین

 

#پروفسور_کاظم_محمدی  

 

 

 

💎

 

 

لا اله سابق است بر دید دوست

لحظه‌ی دیدار خود اثبات اوست

تا به قبل از کربلا نفی اله

با حضور کربلا اثبات ماه

هرکه با ثار خدا میثاق بست

گوییا دست خدا را داد دست

 

 

#دکتر_کاظم_محمدی

دکتر_کاظم_محمدی

امروز که روز حضرت سجاد است 

ما را ز صحیفه اش دو صد اوراد است 

 

هر چند دعایش به سکوت انجامید 

لیکن به درون آن پر از فریاد است 

این روز فرخنده بر عاشقان مبارک باد 

#پروفسور_کاظم_محمدی 

 

 

‍ [Forwarded from ناهید نظری]

 

لَبیک وَ سَعدیک

 

ای خدای من!

این منم

که با منتهای عجز و مسکنت به درگاه تو آمده ام

و خویشتن بر خاک و خارا افکنده ام،

این منم

که پشتم در زیر بار معاصی خمیده شده است.

این منم

که عمر گرانمایه ام در راه خطایا و معاصی به باد رفته است.

این منم

که جاهلانه عصیان تو را روا داشته ام

و نباید از فرمان تو سر می پیچیدم

و گرنه الوهیّت تو شایسته ی عبادت و اطاعت من بود.

آیا تو ای آفریدگار من بر مسکنت من ترحّم خواهی کرد؟

آیا مرا که به درگاه تو دست دعا برداشته ام خواهی بخشید تا من هم بر دعا بیفزایم؟

آیا مغفرت تو نصیب اشک های ندامت و حسرت خواهد بود که تا اشک در دیده دارم به ندامت و حسرت بر خاک بیفشانم؟

آیا بر پیشانی من که به درگاه تو به خاک مذلّت افتاده است دست رحمت خواهی نهاد؟

آیا بیچاره ای را که در پیشگاه تو از بینوایی و بیچارگی خود شکایت کند به چاره، خواهی رسانید و خزانه ی لبریز تو فقیر درگاه تو را بی نیاز خواهد ساخت؟

 

 

 

#آرزوی_وصال

#صحیفه_سجادیه

#پروفسور_دکتر_کاظم_محمدی

 

 

 

 

 

 

 

 #کتاب_هزاره_سلوک

 

 

در سینه ی عارفان همه روشنی است

فارغ ز غبار وهمِ بود و منی است

با آن که به ظاهر از جهان بی بهره ند

خود باطنشان ز نور حق بس غنی است

 

عارفان از جمله ی جاذبان دین اند. بسیاری از مردم که از «سردرگمی» می گریزند، تصوّف و عرفان برای ایشان در حکم بابِ امید به خدا و دینِ اوست که خوش بختانه هیچگاه محدود و مسدود نمی گردد. دریاصفتی تصوّف و دریادلی عارفان همیشه اسباب جذب بسیاری از صاحبان دل بوده است و اگر نگاهی به تعاریف عرفان و تصوّف از بزرگان این راه داشته باشیم به خوبی درمی یابیم که این دریا عمق اش ناپدید و کرانه هایش چنان پهناور است که هیچگاه به تمامی اشغال نمی شود. برای همه به اندازه ی کافی مائده های معنوی و شراب های روحانی هست که بخورند و بیاشامند و هماره در جاذبه ی تسخیر ولایت خدا باشند. عارفان اسباب آشتی خلق با خدای اند و چنان با خلق می آمیزند که ایشان را به معاد و آخرت و ولایت خدا امیدوار می سازند. هزاره ی سلوک، ص 6

#دکتر_کاظم_محمدی 

دکتر_کاظم_محمدی

لا اله سابق است بر دید دوست

لحظه‌ی دیدار خود اثبات اوست

تا به قبل از کربلا نفی اله

با حضور کربلا اثبات ماه

هرکه با ثار خدا میثاق بست

گوییا دست خدا را داد دست

 

 

#دکتر_کاظم_محمدی

 

سعدی

که ادیب فاخر

ایران است

اشعار لطیفش

چو

نمِ باران است

پندی که در آثار وی‌اش

موجود است

اسباب تعالیِ دل

یاران است

#گروه_کلید_صبح 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

ولادت اسوه ی برادری و ادب و ایثار، شیرازه‌ی محکم عهد و پیمان، حضرت سلطان، عباس بن علی علیه السّلام بر آزادگان جهان و بر یاران اهل معرفت فرخنده باد.

 

امروز شهی آمده از بام فلک

دارای فضائل است و برتر ز ملک

انوار علی در دل او تابیده

گویم به وی اش:

یابن علی!

روحی لک

 

امیدوار به کرم ابوالفضائل عبّاس بن علی

#دکتر_کاظم_محمدی

 

 

مقارنه‌ی ولادت مظهر و سلطان ادب با روز سعدی، ادیبِ ادب گستر بر یاران و دوستان فرخنده باد.

 

امروز که روز سعدیِ شیراز است

مقرون جوان حیدرِ پر راز است

سعدی ز ادب گوید و، عباسِ علی

در بحر ادب نشسته بی انباز است

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

‍ مقارنه‌ی ولادت مظهر و سلطان ادب با روز سعدی، ادیبِ ادب گستر بر یاران و دوستان فرخنده باد.

 

امروز که روز سعدیِ شیراز است

مقرون جوان حیدرِ پر راز است

سعدی ز ادب گوید و، عباسِ علی

در بحر ادب نشسته بی انباز است

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

دکتر_کاظم_محمدی

🔻🔻🔻

 شما در ابتدای مثنوی علی الظاهر نام خداوند را به مانند دیگر آثار نمی بینید، چنان که در سوره ی توبه(بسم الله) را نشانی از رحمت است نمی بینید و به زعم برخی از مفسران مدقق و صاحب ذوق که می گویند(بای) بسم الله که در همان ابتدای سوره آمده کفایت می کند تا رحمت الهی را به اثبات برساند.

 

#موسیقی_و_سماع_کیهانی 

#پروفسور_دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

 

مولانا یک کاری را آغاز می کند که

خودش می گوید تمام اندیشه های

من در این کتاب-مثنوی معنوی-

جمع شده است.این کتاب و سروده

همه ی تصوف و عرفان من است.و

همه ی سیر وسلوک و یافته ها و دریافت های من است.این کتاب

تعلیمی و تربیتی سلوکی است که

من ساخته و پرداخته ام.

#موسیقی_و_سماع_کیهانی

#پروفسور_دکتر_کاظم_محمدی

 

 

 

🖊 #پروفسور_دکتر_کاظم_محمدی 

مولانا در ظاهر نمی‌گوید از خداوند یا از رسول خدا و یا از خلفای رسول خدا بشنو، بلکه می‌گوید:«بشنو از نی ». حالا چرا این نی را انتخاب می‌کند؟ از طرفی آشنایی خود مولانا با این ساز بوده و خود مولانا بیان می‌کند که من هرچه می‌گویم شما به صورت و ظاهر کلمات نگاه نکنید. آنچه که من بیان می‌کنم کُنه و تاویل دارد، به آن باطن و تاویل باید توجه بکنید. این قشر، این لایه و این پوسته را به کناری بزنید تا بتوانید به آن مغز راه پیدا کنید. 

📖 #موسیقی_و_سماع_کیهانی_ص_۴۰

غرق عشقی‌ام که غرق است اندر ای 

عشق‌های اولین و آخرین 

مجلش گفتم نگفتم زآن بیان 

ورنه هم افهام سوزد هم زبان

 

 

 

 

🔻🔻🔻

بانگ گردشهای چرخ است این که خلق

   می سرایندش به تنبور و به حلق

       مؤمنان گویند کآثار بهشت

       نغز گردانید هر آواز زشت

      ما همه اجزای آدم بوده ایم

  در بهشت آن لحن ها بشنوده ایم

 گر چه بر ما ریخت آب و گل شکی

      یادمان آید از آن ها چیزکی

 

 

هیچ چیز نیست که متأثّر از نغمات موسیقی نباشد هیچ چیز نیست، همه چیز متأثّر از موسیقی است امّا آن کسی که مستقیماً در مقابل موسیقی عکس العمل نشان می دهد انسان است 

در حیوان و گیاه این تأثیر وجود دارد...

موقعی که حیوانات و گیاهان از موسیقی متأثّر هستند وای به حال انسان اگر از موسیقی متأثّر نباشد و نه تنها متأثّر نباشد بلکه بخواهد رو در روی آن هم قرار بگیرد، مگر این که بشر نباشد و به تعبیری به شرّ باشد.

 

#پروفسور_کاظم_محمدی

📚 #موسیقی_و_سماع_کیهانی 

 

 

‍ [Forwaded from ناهید نظری]

این نظر خود مولانا است که می گوید عرفا به واسطه ی این که از عظمت، جلال و قدرت خداوند یاری می گیرند گاهی اوقات برای این که ره گم کنند «نعل وارونه» می زنند و شما ردّپای نعل را می گیرید، هر چه که جلوتر می روید از اصل دورتر می شوید. چرا؟ چون فریب ظاهر را خوردید. در این جا و در فکر صوفیانه، نعل وارونه زدن کار کسانی است که حکیم اند و اهل معرفت، و حاضر نیستند کسی دنبال این ها باشد و دورشان جمع شوند. اینان حاضر نیستند که شهرت کاذب کسب کنند، که این شهرت کاذب مانع سیر و سلوک و سدّ راه تکامل بیش تر سالکانه ی ایشان است.

 

#موسیقی_و_سماع_کیهانی

#پروفسور_دکتر_کاظم_محمدی

 

 

 

 

 

مولانا به خوبی از سماع زمینی وسماع آسمانی یا آن چه که ما سماع کیهانی اش می خوانیم سخن گفته وتجربیّات خود را در هر دو مرحله نشان داده است ودعوت او به همان است که سعی ما در این سخنان است. سماعی به دور از هواهای نفسانی ووسوسه های شیطانی.

سماع با"سمع آیات" ودیدن نشانه های الهی وبا سمع روایات وفهم الفاظ عالی نبوی وعلوی.

 

#موسیقی_و_سماع_کیهانی

#دکتر_کاظم_محمدی

 

 

 

در عالم نا‌محسوس، همه‌ی طبیعت «هم‌نوا» با عارف و صوفیِ سماعگر، یا به سماع در می‌آیند و یا سماع را با شور و هیجان و با کف زدن و حرکت‌هایی متوالی و خاص همراهی می‌نمایند. سماعِ طبیعی که تحت تصرّف عارف و ولیِّ سماعگر است جز برای اولیاء کشف نمی‌شود و همین مورد آنان را در این امر بیش‌تر تحریک کرده و به سماعی خوش وادارشان می‌سازد.

 

#پروفسور_کاظم_محمدی 

#موسیقی_و_سماع_کیهانی

 

 

دکتر_کاظم_محمدی

مقارنه‌ی ولادت مظهر و سلطان ادب با روز سعدی، ادیبِ ادب گستر بر یاران و دوستان فرخنده باد.

 

امروز که روز سعدیِ شیراز است

مقرون جوان حیدرِ پر راز است

سعدی ز ادب گوید و، عباسِ علی

در بحر ادب نشسته بی انباز است

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

دکتر_کاظم_محمدی

💎

 

 

لا اله سابق است بر دید دوست

لحظه‌ی دیدار خود اثبات اوست

تا به قبل از کربلا نفی اله

با حضور کربلا اثبات ماه

هرکه با ثار خدا میثاق بست

گوییا دست خدا را داد دست

 

 

#دکتر_کاظم_محمدی

دکتر_کاظم_محمدی

با معرفت و عشق اگر خو گیرید

از جانب حق رایحه و بو گیرید

 

با عشق ولیِ عارف نورانی

در ظلمت شب چراغ یاهو گیرید

 

#پروفسور_کاظم_محمدی 

دکتر_کاظم_محمدی

بدبخت ریال ما که بس بی قدر است

از بی اثری گمانم اندر صدر است

تدبیر بزرگان وطن معلوم است

ارزندگیِ ریالِ ما چون بدر است

 

 

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

دکتر_کاظم_محمدی

درویش کسی که گوش باشد نه زبان

جز ذکر خداوند نیارد به لسان

داند که زبان آفت بسیارش هست

هر گفته‌ی نامهذّبی هست زیان

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

دکتر_کاظم_محمدی

عاشق نبود آنکه هواخواه خود است

زانرو که فرو فتاده در چاه خود است

عاشق بود آنکه هر دم از روی یقین

شیدای جمال دلبر و ماه خود است

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

دکتر_کاظم_محمدی

هر کس که به مرز تقوا نرسد از گستره و ژرفای هدایت الهی و قرآن بیرون است.

 

#دکتر_کاظم_محمدی

📚 #عروسان_معانی 

 

دکتر_کاظم_محمدی

‍ [Forwarded from ناهید نظری]

 

«اللَّهمَّ اجعَل

لسانی بذکرکَ لَهجَا

وَ قَلبی بحبکَ متَیّمَا»

 

گونه ای از «دعا» مناجات هایی است که عشّاق از سر عشق نسبت به معشوق خود ادا می کنند در این باره دعا در قالب عشق در می آید و عاشقان بدان وسیله با معشوق خود در خلوت و یا در جلوت و آشکارا در وصال یا فراق سخن می گویند. این سبک دعا کردن نه تنها در لسان مشاهیر عارفان و برجستگان اخلاق دیده شده بلکه در خلال دعا و نیایش های بازمانده از بزرگان دین نیز به وفور دیده می شود. مترادف های عشق به نحوی هم سنگ محبّت قرار گرفته و از زبان آن بزرگمردان خارج می شده است.

 

#صدای_سخن_عشق

#پروفسور_دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

دکتر_کاظم_محمدی

خداوند بزرگ از آدمیان پیمان گرفته که هیچ گاه ربوبیت وی را منکر نباشند و در جرگه ی کفار و مشرکین وارد نشوند و به سراغ اباطیل گذشتگان گمراه نروند و هم اینکه از جاهلان و غافلان نباشند ولی افسوس که بشر این عهد وپیمان را به دست فراموشی سپرد چنین بود که خداوند در آیتی دیگر شاهدی تازه تر می آورد و گله ای دیگر میکند ولی این بار گله از حضرت آدم است که پیمان خویش را از یاد برده و شرط وفاداری را به جای نیاورده و در این مسیر سستی نموده است شاید همین موضوع سبب شد تا آدم از آدمیت که خاص بندگان خاص خدا است خارج گردد و از مقام و مکان والای خویش که در بهشتی مزین و مرفه بود بیرون شده باشد آیات ۱۱۵ تا ۱۲۷ سوره ی طه اشاره به این مطلب است.

 

#یادخدا

#دکتر_کاظم_محمدی

 

 

 

دکتر_کاظم_محمدی

برداشتی دیگر که می توانیم از

این دو واژه داشته باشیم این

که تعلم در آموزش و فراگیری به

کار می رود و تذکر در پرورش و

تربیت دادن انسان موُثر است و 

لذا برای رشد و تکامل انسانی سبکی دقیق شیوه ای کاملا

مناسب می باشد.بنابراین در

ذکر حقیقت فراموش شده ای

منظور است که مذکر به وسیله ی

تذکر می خواهد آن حقیقت فراموش شده را در خاطر خود

زنده و تجدید نماید.

#یاد_خدا_تجلی_ذکر

#در_آینه_ی_وحی

#دکتر_کاظم_محمدی

 

دکتر_کاظم_محمدی

‍ 📖 #یاد_خدا_تجلی_ذکر_در_آینه_وحی

ذکر «یادکردن» و «به خاطرآوردن» است و در عین حال چون معتقدان به شریعت ذکر را به کار ببرند مراد و مقصود آنان همان یاد خداوند بزرگ است، و همچنین قرآن و دیگر کتب آسمانی را بدین اعتبار ذکر گویند که یادآور خداوند بزرگ است و هم به یاد دادن مواعظ و علوم آخرت مبادرت ورزیده است.

قرآن در آیات زیادی از عهد و میثاق و پیمانی که با بشر بسته است یاد می کند و همواره از نوع بشر گله می کند که چرا پایبند میثاق و عهد و پیمان خویش نبوده است از جمله مواردی که به این حقیقت اشاره می کندیکی آیاتی است که به «عهد الست» یا «میثاق الست» مشهور گشته است. به این عالم چناکه عارفان و حکیمان گفته اند عالم «ذر» نیز می گویند. در این باره می خوانیم:

و إذ أخذَ ربّک مِن بنی آدم من ظهورهم ذرّیّتهم و أشهدهم عل أنفسهم ألست بربّکم قالوا بلی شهدنا أن تقولوا یوم القیامۀ إنّا کنّا عن هذا غافلین. أو تقولوا أنّما أشرک آباؤنا من قبل و کنّا ذریّۀً من بعدهم أفتهلکنا بما فعل المبطلون.

سوره اعراف/ آیه۱۷۲_۱۷۳

دکتر کاظم محمدی

دکتر_کاظم_محمدی

‍ [Forwarded from ناهید نظری]

 

در آیات قرآنی گاهی با کلمه ی «تعلّم» مواجه می شویم و گاهی نیز با کلمه ی «تذکّر» از آن جایی که قرآن کتاب واژگان و عبارت های تکراری نیست لذا هر واژه ای را در جای مخصوص خویش به کار می برد و از به کار گیری آن مقصد و مقصودی را در نظر دارد که با تأمل می توان به محدوده ی آن دسترسی پیدا کرد. «تذکّر» یادآوردن و «تعلّم» یاد گرفتن است. بدیهی است که این دو با یکدیگر فرق اساسی داشته و هر یک مفهوم خاص خود را به دنبال دارد. تعلّم در جایی به کار می رود که فرد نسبت به موضوعی هیچ گونه اطلاع و آگاهی پیشین نداشته و با ذهنی خالی از موضوع معیّن در صدد یادگیری همان موضوع برمی آید، ولی تذکّر در جایی به کار می رود که فرد موضوعی را دقیقا می دانسته و نسبت به آن آگاهی داشته است ولی به علّت یا عللی آن موضوع را از خاطر برده و به دست فراموشی سپرده است و اینک سعی دارد آن را برای بار دیگر به خاطر بیاورد، لذا در تعلّم ابتدا ندانستن است سپس یاد گرفتن و آموختن، در حالی که در تذکّر ابتدا دانستن و آگاهی است سپس فراموشی و از یاد بردن آن آگاهی و در آخر مجددا به یاد آوردن همان آگاهی قبلی که به دست فراموشی سپرده شده بود.

 

#یاد_خدا

#تجلی_ذکر_در_آینه_وحی

#پروفسور_دکتر_کاظم_محمدی

 

 

دکتر_کاظم_محمدی

#در_محضر_علامه 

#تفسیر_مثنوی_معنوی 

#موضوع_خلقت_انسان 

 

 

 

راز آمیزترین قسمت انسان #دل است.

دل ترجمه فارسی #قلب است.

بقیه اعضای ظاهری انسان یک طرف و دل یکطرف.

 

انسان ها تصور می کنند #تفکر و #تعقل مربوط به سر و کله انسان است اما قرآن خلاف آن را ثابت می کند و میفرماید :

 

به شما #قلب دادیم ولی با آن #فکر نمی کنید.

 

در مراتب کیهانی در سلسله افلاک و فرشته شناسی سهروردی عقل سماوی است.

 

عالم #جبروت عالم عقل مجرد است و عقل ما شمائی از آن عالم است.

 

#خداوند هیچ چیزی را برای خودش خلق نکرده الّا #انسان را و همه آسمان ها و زمین را برای انسان خلق کرده و به تسخیر انسان در آورده. 

 

خدا با انسان سَر و سِری دارد 

برگ برنده و تک خال خدا انسان است 

#گنجینه هایی در وجود انسان است که فقط خدا می داند.

 

پس در نگرش به این موجود در #گل منگرید در #دل بنگرید.

 

۱۰۰۱ آینه در انسان است از ۱۰۰۱ صفت و اسمی که خداوند دارد و 

#انسان_کامل آینه تمام نمای #حق است.

 

هرچیزی که در خداوند است باید در انسان باشد که انسان را #خلیفه انتخاب کند.

 

کپی که برابر اصل است

در آن بالا به قید اطلاق است

در پایین به قید نسبت است 

و انسان توانایی خدایی را دارد.

 

 

 

#علامه_دکتر_کاظم_محمدی 

#کلاس_مثنوی_پژوهی 

#تاریخ_برگزاری ۱۳۸۷/۱۱/۰۳

 

دکتر_کاظم_محمدی

استاد کسی که او توانا باشد

از لطف خدا حکیم و دانا باشد

بر جور و جفای مردمان صبر کند

بر کار جهان بصیر و بینا باشد

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

یارب!

تو درین سیزده نوروزی

اندر دل ما

چراغ دل افروزی

در فصل بهار و گل و 

ایام کریم

بوی خوش و

ایمان و

ادب

کن روزی

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

عاشق نبود آنکه هواخواه خود است

زانرو که فرو فتاده در چاه خود است

عاشق بود آنکه هر دم از روی یقین

شیدای جمال دلبر و ماه خود است

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

دکتر_کاظم_محمدی

دکتر_کاظم_محمدی

دکتر_کاظم_محمدی

الهی عشق را در جان من زن

شرار آتشی بر کان من زن

بیفروزم مرا از آتش عشق

بسوزانم، بسوزانم از ین عشق

براندازم، بسوزانم از ین عشق

زخود بیخود کن ای مولا ازین عشق

 

#پروفسور_کاظم_محمدی

#مثنوی_خم_گلرنگ_فصل۸

 

#پروفسور_کاظم_محمدی:

و چنین انسانی

یکی بیش تر نیست

و مابقی در سایه ی او هستند.

 

📚 #مولانا_و_شنیدن

 

 

 

🌷

    ما را ز الست عاشق او کردند

  افتاده و شیدای سر و رو کردند

ذرات وجودم همه گویای علی ست

 این گونه مرا مایل آن سو کردند

 

دکتر کاظم محمدی

دکتر_کاظم_محمدی

ما را بجز از 

علی

دگر شاهی نیست

در ظلمت دنیا

بجز او

ماهی نیست

بیهوده به خود 

نسبت شاهی ندهید

زیرا که بجز

علی

شهنشاهی نیست

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

دکتر_کاظم_محمدی

آنان که گراینده ی مهدی هستند
از روز ازل به حضرتش دل بستند

یک لحظه ز دلبر دلشان دور نبود
از دیدن حضرتش دمادم مستند

#پروفسور_کاظم_محمدی

‍ مهدی.م

سروده هایی زیبا از پروفسور کاظم محمدی:
💐💐💐

یارب!
نظری کن که نظرها تنگ است
از هر طرفی
نشانه های جنگ است
من مانده ام و
کلام وحیانی تو
گوش دل مردمان ما
از سنگ است...💐


تغسیل دلت را
که به من بسپردند
هر نقش که بود
از دلت بستردند
با نقش وجود من
تو را بنوشتند
با صورت و سیرتم
ز تو دل بردند...💐

 

یارب!
تو خودت
زحمت ما را کم کن
یاران مرا
تو خود ز من بی غم کن
از بودن من
خیر به کس می نرسد
این درد مرا
به نزد خود مرهم کن...💐


دیریست که با تو
سخن از جان گفتم
از عالم نور و
روح و ریحان گفتم
بر گوش دلت
که مستحق حق بود
از نور خدا و
عشق و ایمان گفتم...💐


پروفسور کاظم محمدی

دکتر_کاظم_محمدی

دکتر_کاظم_محمدی

دکتر_کاظم_محمدی

استاد کسی که او توانا باشد

از لطف خدا حکیم و دانا باشد

بر جور و جفای مردمان صبر کند

بر کار جهان بصیر و بینا باشد

 

#دکتر_کاظم_محمدی

دکتر_کاظم_محمدی

ادامه نوشته

دکتر_کاظم_محمدی

حسین بن منصور حلاج، عارف و صوفی مشهوری است که در سده ی سوم و چهارم هجری قمریرمی زیست و چنان که از اشعار و متون بر می آید بیشتر به نام پدرش شهرت یافته است.

 

یک انا الحق گفت و از افشای راز

پاسخش دار فنا بود و کلوخ

 

#حلاج_و_انا_الحق

#پروفسور_دکتر_کاظم_محمدی

 

 

 

حسین بن منصور حلاج از مشاهیر قابل توجه، شخصیت بسیار آشنا و غریب. شناخته و ناشناس است فردی که با او جنجالی بزرگ در عالم تصوف پدیدار شده و پس از او نیز از مهمترین و مشهورترین اشخاص در حوزه ی فکر و سلوک عرفانی و صوفیانه بوده است.

 

ز نور عشق شد معروف عارف

ز شوق عشق شد منصور حلاج

 

#حلاج_و_اناالحق

#دکتر_کاظم_محمدی

 

 

 

این کتاب جامع اشعاری است که درباره ی حلاج و انا الحق او در دل دیوان ها و آثارمنظوم وجود داشته و طبیعتا تمام آن ها را در بر نگرفته است بلکه بخشی را جمع و تدوین نموده است تا مورد استفاده ی اهل تحقیق و پژوهش و همین طور اهل شعر و ادب و خاصه مشاعره قرار بگیرد.

 

دل به پیش روی او چو بایزید اندر مزید

جان در آویزان ز زلفش شیوه ی منصور بود

"مولانا جلال الدین"

 

#حلاج_و_انالحق

#پرفسور_دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

🔻🔻🔻

#پروفسور_کاظم_محمدی:

در عرفان اسلامی شخصیت های بزرگ و برجسته ای وجود دارد که برای بسیاری از ما که مشتاق آشنایی با این بخش از علوم اسلامی هستیم می تواند قابل توجّه و گیرا باشد.

 

           رها از خود شود در آخر عشق

          هر آنک اندر طریقش مرد باشد

            نماند از خودی یک تار مویی

            اگر منصور وارش درد باشد

 

📚 #گنجینه_ی_شعر_و_ادب 

#حلاج_و_اناالحق

 

 

 

بیا ساقی آن باده ی خوشگوار

که منصور از آن شد به بالای دار

شرابی که حلّاج از آن مست شد

ز هستی فنا وز فنا هست شد

 

📚 #مثنوی_خم_گلرنگ

 

#علامه_دکتر_کاظم_محمدی 

#حلاج_و_أنا_الحق 

 

 

 

#منصور_علی_شاه 

 

نامرد بود کسی که یزدانی نیست 

 

یا آنکه شریک و یار مردانی نیست 

 

حلاج که کشته ی انا الحق بوده ست 

 

آن گونه که گفته اند و می دانی نیست 

 

 

 

#علامه_دکتر_کاظم_محمدی 

#حلاج_و_أنا_الحق_ص۵۱ 

#انتشارات_نجم_کبری_سال_۱۳۹۶ 

 

 

عارفان بهار را رستخیزی از برانگیختن زمین و زمان و کائنات می‌دانند. 

 

#پروفسور_کاظم_محمدی

 

بر باقر علم و 

علم پاکش صلوات

بر نور و ضیای تابناکش صلوات

 

بر دانش او 

که جمله مدیون وی اند

از پیر و جوان به روح پاکش صلوات

 

#پروفسور_دکتر_کاظم_محمدی

 

 

استاد کسی که او توانا باشد

از لطف خدا حکیم و دانا باشد

بر جور و جفای مردمان صبر کند

بر کار جهان بصیر و بینا باشد

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

دکتر_کاظم_محمدی

دک دکتر محمّدی: خدا دکتر زرین کوب را رحمت کند از شخصیت های بسیار مطرح، نامدار و قدرتمند در حوزه ی تاریخ و ادبیات فارسی و تصوّف و عرفان بود که ارتباط من با ایشان از سال 60 به این طرف بود روابط بسیار نزدیکی با ایشان داشتم حتّی یادم هست زمانی که ایشان بعد از انقلاب، مطرود حکومت بود و برای اوّلین بار همان سال های 65-66 بود اگر اشتباه نکنم، بنده آثار ایشان را در برنامه های رادیویی که داشتم به خصوص در برنامه ی گنجینه که با صدای خودم کارشناسی می کردم و بسیار پر مخاطب هم بود طرح و بررسی کردم. و بعدش هم به ایشان اطلاع دادم و بسیار خوش حال شدند و حتّی گفتند که می توانم این ها را داشته باشم؟ که بنده مجموعه نوارهای آن روزها را برایشان تهیه کردم و در اختیارشان قرار دادم و همین که صحبت هایی راجع به ایشان داشتم و آثارشان را از طریق یک رسانه که با ایشان میانه ای نداشتند معرفی کرده بودم مبنایی شد بر دوستی نزدیک که سالیان سال تا زمان فوت ایشان ادامه پیدا کرد. بنده هفته ای یکی دو بار منزلشان و یا به محل کارشان می رفتم و ایشان هم بسیار خرسند بودند و در این بین گفت وگوهای زیادی را با هم داشتیم که بیش تر بنده استفاده می کردم. #در_سایه_سار_مهر

 

دکتر_کاظم_محمدی

 دکتر محمّدی: خدا دکتر زرین کوب را رحمت کند از شخصیت های بسیار مطرح، نامدار و قدرتمند در حوزه ی تاریخ و ادبیات فارسی و تصوّف و عرفان بود که ارتباط من با ایشان از سال 60 به این طرف بود روابط بسیار نزدیکی با ایشان داشتم حتّی یادم هست زمانی که ایشان بعد از انقلاب، مطرود حکومت بود و برای اوّلین بار همان سال های 65-66 بود اگر اشتباه نکنم، بنده آثار ایشان را در برنامه های رادیویی که داشتم به خصوص در برنامه ی گنجینه که با صدای خودم کارشناسی می کردم و بسیار پر مخاطب هم بود طرح و بررسی کردم. و بعدش هم به ایشان اطلاع دادم و بسیار خوش حال شدند و حتّی گفتند که می توانم این ها را داشته باشم؟ که بنده مجموعه نوارهای آن روزها را برایشان تهیه کردم و در اختیارشان قرار دادم و همین که صحبت هایی راجع به ایشان داشتم و آثارشان را از طریق یک رسانه که با ایشان میانه ای نداشتند معرفی کرده بودم مبنایی شد بر دوستی نزدیک که سالیان سال تا زمان فوت ایشان ادامه پیدا کرد. بنده هفته ای یکی دو بار منزلشان و یا به محل کارشان می رفتم و ایشان هم بسیار خرسند بودند و در این بین گفت وگوهای زیادی را با هم داشتیم که بیش تر بنده استفاده می کردم. #در_سایه_سار_مهر

 

دکتر_کاظم_محمدی

از مشاهیر مهم و قابل توجه ،شخصیت بسیار آشنا و غریب ، شناخته و نا شناس ، حسین بن منصور حلاج است. فردی که با او جنجالی بزرگ در عالم تصوف پدیدار شده و پس از او نیز از مهمترین و مشهورترین اشخاص در حوزه ی فکر و سلوک عرفانی و صوفیانه بوده است. . : دار ازان چوب به پيش ره منصور گذاشت که قدم از ره باريک ادب دور گذاشت

اين همان جلوه حسن است که چون ساقي شد داغ بي حوصلگي بر جگر طور گذاشت

لب ببند از سخن حق که همين گستاخي بالش دار به زير سر منصور گذاشت

وادي عشق چه وادي است که با آن وسعت پاي بايد همه جا بر کمر مور گذاشت

کلک صائب نشود کندرو از طعنه خصم نتوان اره به فرق شجر طور گذاشت #گنجینه_شعر_و_ادب #حلاج_و_انا_الحق #دکتر_کاظم_محمدی             

 

حسین بن منصور حلاج، عارف و صوفی مشهوری است که در سده ی سوم و چهارم هجری قمریرمی زیست و چنان که از اشعار و متون بر می آید بیشتر به نام پدرش شهرت یافته است.

 

یک انا الحق گفت و از افشای راز

پاسخش دار فنا بود و کلوخ

 

#حلاج_و_انا_الحق

#پروفسور_دکتر_کاظم_محمدی

 

 

 

در خصوص كارهايی که از او(منصور حلاج) در منابع صوفیانه وعرفانی وهمین طور در دل منابع تاریخی وجود دارد اظهار نظرهای متناقض در باره ی او فراوان است، برخی او را از اولیاءاللّه وبرخی هم از ساحران وشیّادان می دانند، ما اینک در صدد داوری وقضاوت در باره ی او وکارهار او نیستیم واین کار را به پژوهش بزرگی که در جای دیگر به آن پرداختیم موکول می کنیم ودر آن جا می توان ردّ پای وی را از ابتدا تا انتها وقدم به قدم در منابع ومآخذ تاریخی وعرفانی دنبال نمود.

*ادب گزین که چو منصور هر که شوخی کرد

ادیب عشق سرش را به چوب دار شکست

"صائب تبریزی"

*آن که در عشق سزاوار سر دار نشد 

هرگز از حالت منصور خبر دار نشد

"فروغی بسطامی"

 

#حلاج_و_انا_الحق

#دکتر_كاظم_محمدی

 

 

 

حسین بن منصور حلاج از مشاهیر قابل توجه، شخصیت بسیار آشنا و غریب. شناخته و ناشناس است فردی که با او جنجالی بزرگ در عالم تصوف پدیدار شده و پس از او نیز از مهمترین و مشهورترین اشخاص در حوزه ی فکر و سلوک عرفانی و صوفیانه بوده است.

 

ز نور عشق شد معروف عارف

ز شوق عشق شد منصور حلاج

 

#حلاج_و_اناالحق

#دکتر_کاظم_محمدی

 

 

 

این کتاب جامع اشعاری است که درباره ی حلاج و انا الحق او در دل دیوان ها و آثارمنظوم وجود داشته و طبیعتا تمام آن ها را در بر نگرفته است بلکه بخشی را جمع و تدوین نموده است تا مورد استفاده ی اهل تحقیق و پژوهش و همین طور اهل شعر و ادب و خاصه مشاعره قرار بگیرد.

 

دل به پیش روی او چو بایزید اندر مزید

جان در آویزان ز زلفش شیوه ی منصور بود

"مولانا جلال الدین"

 

#حلاج_و_انالحق

#پرفسور_دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

#حلاج_و_انا_الحق_گنجینه_ی_شعر_و_ادب

📖در این اثر توجه به متن اشعار به خودی خود می‌تواند ما را با این عارفِ مشهور آشنا ‌کند، ضمن اینکه دیدگاه‌های شاعران و عارفان و ادیبانی که به ایشان سند داده شده نیز در خصوص حلاج در همین ابیات به خوبی قابل مشاهده است، و نهایتا از روی همین ابیات می‌توان درباره‌ی این شخصیت برجسته به شناخت و معرفی راه یافت

🖋#پروفسور_دکتر_کاظم_محمدی 

راه حق را در عمل پیمود آن منصور راد

او انالحق گفت و باورمند بر دار اوفتاد

 

 

در خصوص این شخصیت بارز

کتابهای زیادی نوشته شده که از

قضا برخی هم تحلیلی و مهم هستند و برخی هم ساده و بدون

فکر و پژوهش,برخی ازمستشرقان

نیز در این باره تلا شهایی قابل توجه کرده اند مانند پر و فسور

لوئی ماسینیون که مصائب و اخبار

حلاج را بررسی وتدوین نموده و از

شأن وشخصیت وی نکته هایی

رابه نگارش در آورده است,

تا دم زدم ز زمزمه ی اتحاد دوست

دل یافت ذوق نغمه ی منصور در سماع

#فیاص_لاهیجی

#حلاج_أناالحق

#دکتر_کاظم_محمدی

 

 

🔻🔻🔻

#پروفسور_کاظم_محمدی:

در عرفان اسلامی شخصیت های بزرگ و برجسته ای وجود دارد که برای بسیاری از ما که مشتاق آشنایی با این بخش از علوم اسلامی هستیم می تواند قابل توجّه و گیرا باشد.

 

           رها از خود شود در آخر عشق

          هر آنک اندر طریقش مرد باشد

            نماند از خودی یک تار مویی

            اگر منصور وارش درد باشد

 

📚 #گنجینه_ی_شعر_و_ادب 

#حلاج_و_اناالحق

 

 

 

بیا ساقی آن باده ی خوشگوار

که منصور از آن شد به بالای دار

شرابی که حلّاج از آن مست شد

ز هستی فنا وز فنا هست شد

 

📚 #مثنوی_خم_گلرنگ

 

#علامه_دکتر_کاظم_محمدی 

#حلاج_و_أنا_الحق 

 

 

 

#منصور_علی_شاه 

 

نامرد بود کسی که یزدانی نیست 

 

یا آنکه شریک و یار مردانی نیست 

 

حلاج که کشته ی انا الحق بوده ست 

 

آن گونه که گفته اند و می دانی نیست 

 

 

 

#علامه_دکتر_کاظم_محمدی 

#حلاج_و_أنا_الحق_ص۵۱ 

#انتشارات_نجم_کبری_سال_۱۳۹۶ 

 

دکتر_کاظم_محمدی

مولانا یکی از اولیای الهی است ، عارفی ربانی است ، سالکی کامل و صوفی ای صافی است ، دانای اسرار قرآن است ، مفسر و محدث است و در دین داری و باورمندی حتی به ظاهر و صورت شریعت نیز مردی کامل و متین و استوار است . طریقت وشریعت او چنان در هم پیچیده که نمی توان تفکیکی بین آن دو قائل شد.ودرهمین تلاقی است که به کشف حقیقت نائل شده و تاویل آیات واسرار الهی را راه برده است. چنانچه میفرماید. . حاصل عمرم سه سخن بیش نیست خام بدم پخته شدم سوختم #گزیده_مثنوی #پرفسور_کاظم_محمدی

 

 

🔻🔻🔻

 

       "چون چنین بُردی ست ما را بَعدِ مات

             راست آمد انَّ فی قتلی حَیات"

 

 

              قهر و لطف

 

بنگر اندر نَخّودی در دیگ چون

می‌جهد بالا؟ چو شد ز آتش زبون

 

هر زمان نخّود بر آید وقتِ جوش

بر سرِ دیگ و برآرد صد خروش

 

که چرا آتش به من در می‌زنی

چون خریدی، چون نگونم می‌کنی؟

 

می‌زند کف لیز کدبانو که: نی

خوش بجوش و برمجِه ز آتش‌کُنی

 

ز آن نجوشانم که مکروهِ منی

بلکه تا گیری تو ذوق و چاشنی

 

تا غذا گردی بیامیزی به جان

بهرِخواری نیستت این امتحان

...

 

کاروان، دایم ز گردون می‌رسد

تا تجارت می‌کند، وا می‌رود

 

پس برو شیرین و خوش با اختیار

نه به تلخیّ و کراهت دُزدوار

 

زان حدیثِ تلخ می‌گویم تو را

تا ز تلخی ها فرو شویم تو را

 

ز آبِ سرد انگورِ افسرده رَهَد

سردی و افسردگی بیرون نهد

 

تو ز تلخی چون که دل پر خون شوی

پس ز تلخی ها همه بیرون روی

 

#پروفسور_کاظم_محمدی 

📚 #گزیده_ی_مثنوی_ص۴۳۰

 

اسراری که در مثنوی نهفته است مانند رازهای جاودانه ای است که خموش وار در نی او باقی است وچنانچه با لب دمساز و مشتاقی قرین و عجین نگردد امکان ندارد که چیزی بتوان از آن فهمید

 

با لب دمساز خود گر جفتمی

هم چو نی من گفتنی ها گفتمی

 

هرکه او از هم زبانی شد جدا

بی زبان شد گرچه دارد صد نوا

 

چون که گل رفت و گلستان در گذشت

نشنوی زآن پس ز بلبل سرگذشت

 

#گزیده_مثنوی

#دکتر_کاظم_محمدی

 

 

 

 

مثنوی به گونه ای است که همه

کس می تواند از آن بهره ببردو امید

است که این خلاصه و گزیده بتواند

با توضیحاتی که در ذیل ابیات که

مشتمل بر شرح لغات دشوار ,و ترجمه ی عبارات عربی و مستند

کردن آیات و روایات آن است در

دل اهل تحقیق و مشتاقان مو لاناو مثنوی جای خودرا باز کندو به علت

موجز بودن کتابی بالینی برای داشتن,خواندن و سفر کردن با شد.

در نگنجد عشق در گفت و شنید

عشق دریایی است عمقش ناپدید

شرح عشق ار من بگویم بر دوام

صد قیامت بگذرد و آن نا تمام

#گزیده_ی_مثنوی

#دکتر_کاظم_محمدی

 

 

🔻🔻🔻

مولانا شخصیتی کاملا منحصر به فرد و استثنائی است. عرفان و تصوف چنان که اشارت دادیم شاید مانند او یافت نشود. شوریده ای بی مانند، سماع گری سترگ و چرخنده ای شور آفرین است.

خویش من آن است که از عشق زاد

خوش تر ازاین خویش و تباریم نیست

 

#گزیده_مثنوی 

#پرفسور_دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

مولانا عارفی است عاشق که در عشق حق تعالی به کمال رسیده وبه تعبیر خود، سلوکی را که از خامی تا سوختگی داشته را مرتبه به مرتبه طی کرده وبه چیزی که بایسته وشایسته بوده است رسیده ودر این باره به اجمال تمام گفته است :

حاصل عمرم سه سخن بیش نیست

خام بُدم ، پخته شدم، سوختم

 

#گزیده_ی_مثنوی

#دکتر_کاظم_محمدی

 

 

 

#گزیده_مثنوی_مقدمه

مولانا یکی از اولیای الهی است، عارفی ربّانی است، سالکی کامل و صوفی ای صافی است، دانای اسرار قرآن است، مفسّر و محدّث است و در دین داری و باورمندی حتّی به ظاهر و صورت شریعت نیز مردی کامل و متین و استوار است. طریقت و شریعت او چنان در هم و پیچیده که نمی توان تفکیکی بین آن دو قائل شد و در همین تلاقی است که به کشف حقیقت نائل شده و تأویل آیات و اسرار الهی را راه برده است.

#پروفسور_دکتر_کاظم_محمدی

 

 

مثنوی بر خلاف ظاهر برخی الفاظش که ساده می نماید بسیار سخت و دشوار بوده و در موارد کثیری خواننده را با حدیثی تلخ‌، تلخی می رساند تا وی را از همه ی تلخی های این جهانی و آن جهانی که روح را آسیب می زند و روان را نابود می گرداند فرو شوید و به سلامت رساند.

پس برو شیرین و خوش با اختیار

نه به تلخی و کراهت دزدوار

زان حدیث تلخ می گویم تو را

تا ز تلخی ها فرو شویم تو را 

ز آب سرد، انگور افسرده رهد

سردی و افسردگی بیرون نهد

تو ز تلخی چون که دل پر خون شوی

پس ز تلخی ها همه بیرون روی

 

#گزیده_مثنوی

#پروفسور_دکتر_کاظم_محمدی

 

 

 

و این عشق است که آدمی را پاک و شفاف می‌سازد و او را به اوج می‌برد و در همه جا آشنا می‌گرداند. شهرت مولانا که فراگیر غرب و شرق شده و در هر گوشه‌ای کسی هست که با او انس داشته باشد و مشتاق دیدارش باشد. همه از عشق است عشقی که به قول خود او اسطرلاب اسرار خداست. باری سخنان مولانا در مثنوی شور و حالی خاص دارد و متانت و وقار کلمات آن‌گاه مانع از آن می‌شود که به راحتی بتوان به فهم آن نائل آمد.

 

#گزیده_ی_مثنوی

#پروفسور_کاظم_محمدی 

 

 

 

 

#علامه_دکتر_محمدی 

در کتاب گرانسنگ 

#گزیده_ی_مثنوی 

مهمترین داستانها و مباحث مثنوی را گرد آوری کرده اند که برای علاقه مندان به مولانا و مثنوی بسیار مفید است 

همچنین در مقدمه این کتاب شرحی بر شخصیت و آراء و اندیشه های مولانا دارند که قسمتی از آن را در نوشتار زیر می آوریم :

 

 

 

#مولانا جلال الدّین محمّد خراسانی را شاید بتوان #مشهورترین و #بزرگترین #عارف_جهان_اسلام نامید. 

 

اندیشه های ناب او و شیوه ی #سلوک و نحوه بیان #عرفان و #تصوّفی که او بنا نهاده قهراً تأثیر گذار بر همه افرادی است که در جست‌وجوی عرفان ناب و حقایق اسرار معنوی و هستند. 

 

با آن که ده ها شرح و صدها کتاب درباره ی او و آثارش نوشته و منتشر گردیده، امّا با این همه گذشته از شخصیّت مولانا که ناشناخته مانده است اندیشه های او نیز چندان شناخته نیست. 

 

او خود با صراحت تمام این نکات را بیان کرده و نسبت به ناشناختگیِ خود اصرار داشته، می گوید :

 

 

من به هر جمعیّتی نالان شدم 

 

جفت بد حالان و خوش حالان شدم 

 

هر کسی از ظنّ خود شد یار من 

 

از درون من نجَست اسرار من 

 

سرّ من از ناله ی من دور نیست 

 

لیک چشم و گوش را آن نور نیست 

 

 

این ابیات حاکی از #شکایت اوست از مردم زمانه که هم گام و هم کلام او نیستند. 

 

ادراکی بایسته از شخصیّت و اندیشه های ناب او ندارند.

 

با آن که خود را در ظاهر مُجالس و مصاحبِ او می دانند و حتّی گاه اشعار و کلمات او را حفظ می کنند و با بیان آن در محافل و مجالس به یک دیگر فخر می فروشند ولی واقع آن است که او را نمی شناسند و از مقام و منزلتی که دارد چیز زیادی نمی دانند. 

 

 

 

#علامه_دکتر_محمدی 

#گزیده_ی_مثنوی_صص_13و14 

#انتشارات_نجم_کبری_سال_1386 

#سوپر_گروه_کلید_صبح

دکتر_کاظم_محمدی

🍃🥀🍃

 

 

رو به تو سجده می کنم که قبله ام حجاز نیست

دری به جز عنایتت به سوی بنده باز نیست

 

به هر طرف که رو کنم به سوی توست بی گمان

تویی خدای بندگان به جز توام نماز نیست

 

نماز من نه قول و فعل، درک حضور دائم است

سماع من چنین بود، مرا نیاز ساز نیست

 

برای کافری چو من که کفر او جهان گرفت

به جان تو که بهتر از وجود من طراز نیست

 

چه بایدم در این میان که عاشقت عیان منم

تو در مقام عاشقی، ولی تو را نیاز نیست

 

نیاز ما فزون به تو، تو در مقامِ بی نشان

درین غنای سرمدی مجال ذکر و راز نیست

 

تمام لحظه های من پر از نشان و نام تست

صراط مستقیمِ من چو جاده ی هراز نیست

 

نه پیچ و خم، نه شیب و رو، که جمله عزّ و آبرو

به جان شمس پرفروغ به جز توام فراز نیست

 

#پروفسور_کاظم_محمدی

🥀

 

 

دکتر_کاظم_محمدی

جشن کهنی که پاس آتش دارد

فرخنده و با صفا و با گش دارد

آن کس که چنین رسمِ نکو منع کند

تردید مکن که عقلِ او خش دارد

 

#دکتر_کاظم_محمدی

 

آتش در اکثر ادیان و مکاتب معنوی ارزنده و مقدّس است و جز نامقدّسان وی را انکار و ناسپاسی نمی کنند. گذشته از این که آتش یکی از چهار رکن عناصر اربعه و اجرای مهم متشکّله ی نظام عالم است، برای انسان اوّلیه نمادی از نور و روشنی بوده است. 

در اساطیر یونان وقتی که پرومته آتش را از زئوس می رباید و آن را به انسانها تقدیم می کند در واقع ایثار کرده و با عذاب خود خدمتی بیکرانه به انسان می کند و آن این که نمادی از خرد و دانایی را که از آن خدایان بوده به آدمیان هدیه می کند.

در ایران باستان نیز این آتش عزیز و ارجمند بود و هست و خواهد بود. جز احمقان با آتش مخالفت نمی کنند و اگر در آئین زرتشت احیاناً گفته می شود آتش پرست، مراد ایشان عبادت و بندگیِ آتش نیست بلکه گرامی داشت و حفاظت از آتشی است که ارمغان خداوند به بشر است.

در اسلام نیز هر چند که برخی آتش را با دوزخ یکسان می شمارند و از آن اظهار برائت و کینه و دشمنی می کنند نیز نشانی از زشتی و بدی دوزخ نیست که دوزخ نیز تحت فرمان خداوند است و تنها فاسدان و پلیدان را می سوزاند و عذاب می دهد نه پاکان و پرهیزگاران را. پس دوزخ و آتش نیز نگهبان خوبی و زداینده ی شرّ و بدی است. 

چهارشنبه سوری هم که سور و جشنی در شب چهارشنبه ی آخر سال است نمادی است از خرد ورزی و احترام با آتشی که پاک کننده ی شرّ و بدی است، آتشی که باعث روشنایی و گرمی در زندگی انسان است. و در ارتباط با این جشن بزرگ در آخر سال تمهیدی برای ورود به سال جدید با روشنایی و خرد و گرمی و پاکی است و اینهمه در ذیل آتش مقدّس میسّر و ممکن است.

بیش از چهل سال است که به نام اسلام برخی واعظان کم سواد و بی خرد که با همه چیز مبارزه می کنند بی این که از کنه آن واقف باشند با این مراسم فرخنده نیز مبارزه کرده و اذهان مردم مسلمان را نسبت به آن خراب کرده اند. ایشان نه از آتش خبر دارند و نه از سنت و نه از ایران و ایرانیّت. چهل سال تلاش ایشان بی حاصل ماند و ب حاصل هم خواهد ماند. هر چند که واعظان بی سواد با نوروز باستانی ایرانیان نیز مخالف بودند ولی این آئین و سنن هرگز از بین نمی رود که با جان پاکان و مردم پاکنهاد گره خورده است.

امّا توصیه این است که این جشن خردمندی را خردمندانه برگزار کنیم و از اصول و اسلوب راستین آن پیروی کنیم که اسباب سور و شادی باشد نه تخریب و آسیب. یعنی چهارشنبه سوری کنیم نه چهارشنبه سوزی. و بدانیم که سور است نه سوز. و لذا با سور داشتن آن سوز را به مخالفان آن انتقال دهیم.

باشد که به سالی نو با تمام برکات الهی برای یکایک مردم ایران پابگذاریم و خیر و برکات را چونان قدیم به یکدیگر هدیه کنیم.

پیشاپیش نورزتان پیروز و فرخنده باد.

#دکتر_کاظم_محمدی

دکتر_کاظم_محمدی

  دکتر محمّدی: با مادّه بودن امکانی برای ورود به عالم مجرّد نیست و لذا این جهان فرصتی است تا بتوانیم تجربیّاتی را در عوالم روحانی به دست آورده و سیری مناسب در مجرّدات داشته باشیم، این تمرینات، مقدّمات ورود به دیگر عوالم را برای ما فراهم می سازد، آنجا که خداوند هست همه اعتلا و بزرگی است و چیزی از پستی وجود ندارد و چون ماده و دنیای مادی و مایتعلّقات دنیا همه پست است با این پستی هرگز نمی توان به ملاقات خداوند رفت و لذا باید از این دنیای دنی و آنچه که به آن مربوط است به کلّ خالی و مجرّد شد تا امکان ورود و حضور در جهان مجرّدات حاصل شود. و این امری است طبیعی و درست و مطابق عقل و منطق عقلانی. هرچند که در خصوص خداوند هر چه که بگوییم به خطا رفته و اشتباه کرده ایم و دراین‌باره جز از حدّ لفظ و صورت ظاهری کلمات نمی توانیم عبور کنیم. #دکتر_کاظم_محمدی

 

دکتر_کاظم_محمدی

ای مرد خدا

ستم حرام است حرام

این گفته‌ی اولیاء حق است مدام

گر گوش به حرفِ

دین و قرآن نکنی

پیوسته تو را

حُزن و 

ملام است ملام

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

ای عزیز!

بهوش باش که

حقیقت را

قربانی مصلحت نکنی

هر گاه حقیقت

قربانی مصلحت شد

در آن ظلم را نهانی

و پس از آن ستم را به عیان شاهد باش

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

چرا نمی‌فهمند که

همیشه 

بهترین مصلحت 

حقیقت است و 

حقیقت 

بهترین مصلحت.

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

با نام وفا جفاگر دورانند

بی مایه تر از ابرک بی بارانند

از عالم و آدم طلب مهر کنند

خود خالی از مهر بر این یارانند

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

ما جمله همه همره مرگیم

پاییز که آید همه برگیم

گه کشته به دریا و به هامون

گه مرده به کاشانه و ارگیم

 

تسلیت به مردم ایران بابت رفتگان ایام محنت و شدت در بحر و بر

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

ما جمله همه همره مرگیم

پاییز که آید همه برگیم

گه کشته به دریا و به هامون

گه مرده به کاشانه و ارگیم

 

تسلیت به مردم ایران بابت رفتگان ایام محنت و شدت در بحر و بر

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

صبحی دگر آمده است

برخیز و ببین

از نور خدا

هرآنچه خواهی بگزین

سرتاسر عالم

شده روشن از نور

جز نور و ضیا و روشناییش مبین

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

این مدعیان که از خدا می‌گویند

دیریست که در راه هوس می‌پویند

ما را به خدا و دین او می‌خوانند

خود در همه جا نفس و هوا می‌جویند

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

صبحانه‌ی عارفان جمال و نور است

زانروست که عقل و جانشان مسرور است

بیچاره فقیهِ ظاهری در همه حال

از دیدن روی اهل دل مهجور است

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

از باطن قرآن خبری نیست

ولی

از ظاهر آن

سفینه‌ی زر سازند

حکام که از باور خود دور شدند

واله

به چنبن سفینه می‌پردازند

 

#دکتر_کاظم_محمدی

 

جانا!

دلم از عشق تو خاموش مباد

وز ذکر تو

هرگزم فراموش مباد

آنجا که صدای ناب تو می‌آید

اجزای وجود من بجز گوش مباد

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

هر صبح سلامی به خود عشق کنیم

با حضرت معشوق کمی عشق کنیم

دل را به صفا دهیم و جان را به وفا

با لفظ شریف عشق هم عشق کنیم

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

جانا!

دلم از عشق تو خاموش مباد

وز ذکر تو

هرگزم فراموش مباد

آنجا که صدای ناب تو می‌آید

اجزای وجود من بجز گوش مباد

 

#پروفسور_دکتر_کاظم_محمدی 

 

یاأَنیسَ القلوب

هر صبح سلامی به خود عشق کنیم

با حضرت معشوق کمی عشق کنیم

دل را به صفا دهیم و جان را به وفا

با لفظ شریف عشق هم عشق کنیم

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

سلام صبح بخیر الهی روزتان سرشار از معنویت باد.

 

یا رب دلمان مرده تواش درمان کن

پیچیده شده کار، تواش سامان کن

خود بنده نداند که چه می‌باید کرد

از حکمت خود هرآنچه باید آن کن

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

ما را که سلامت ز سلامت داریم

کی ترس ازین حرف و ملامت داریم

از لطف تو عشق و مهر بی پایان هست

در ما بنگر که صد علامت داریم

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

‍ ما را که سلامت ز سلامت داریم

کی ترس ازین حرف و ملامت داریم

از لطف تو عشق و مهر بی پایان هست

در ما بنگر که صد علامت داریم

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

آنان که گرفتار قوافی هستند

دریای معانی به خود در بستند

صد معنی ناب در پس قافیه هست

خوش آنکه زقید این قوافی رَستند

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

از عشق اگر سخن بگویی خوب است

زیرا که برای هر کسی مطلوب است

ظالم به نبود عشق شهره شده است

از عشق بگویید که این محبوب است

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

زن است مردی‌اش مردانه است

هرچند نحیف، خود سرشتش مینو

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

خزان رفت و زمستان هم

بیا

در انتظار فصل باقی باش

بهاران 

فصل باقی

فصل گلها

شکوفه در شکوفه

بوی ریحان

بهاران پیکِ حق

نوروزِ یزدان

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

گامی چند بیش به بهار نمانده

گوش کن

صدای پای سلطان بهار به گوش می‌رسد

او می‌آید

و

داد می‌ستاند

و هرچه که در خزان به غارت رفته

و هرچه که در زمستان کتمان شده

همه را به یکجا

آشکار می‌کند

و جانی نو می‌بخشد

اندکی تحمل

اندکی صبر

که

ان الله مع الصابرین

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

دکتر_کاظم_محمدی

ای باد صبا! 

گر گذرت به نجم کبرا افتاد

بر گرد مزار او طوافی می کن

از هر طرفی 

ز ما سلامی می کن

دلتنگیِ ما را ز جهان زو برسان

بر گو که مرارات فراوان بردم

از خلق جهان

که از همه ببریدی

از بعد تو من

سموم بی حد خوردم

من

نام تو را 

چنان که خود کبرایی

کبرای جهان معنویت کردم

بر بام بلند بوقهای عالم

از فکر و مرام و مذهبت

جار زدم

اینک همه کس 

واقف نامت گشتند

برخی به خیال 

همکلامت گشتند

گویند ز تو

ولی تو را نشناسند

جویند تو را 

ولی رهت نشناسند

اینک من و تو جایمان گشته بَدَل

تو شهره¬ی آفاق 

ز کارِ خوش من

من 

گمشده در خمول

از رأی شما

 

ای باد صبا!

گر گذرت به نجم کبرا افتاد

بر خاک مزار آن شه نورانی

از جانب من

روی به خاکش بگذار

بوسه ای از سر مهر

بر غبارش بگذار

برگو که مرا دعای مخصوص کند

این قوم جفا را

همه مشخوص کند

 

ای باد صبا! 

گر گذرت به نجم کبرا افتاد

بی پرده بگو

که خاطرم تنگ افتاد

با نفس سیه هماره ام جنگ افتاد

با خلوت و چله ها که تو فرمودی

هر خاطره ای

بسی ز من دور افتاد

آن فکر و خیال 

جمله مهجور افتاد

 

ای باد صبا!

بگو که دلتنگ توأم

بگو که در راه سلوک

هماره همرنگ توأم

بگو که 

دیریست که من

راهیِ آهنگ توأم

بگو که 

در اوج شکوه

مرا بخواند به خدا

 

ای باد صبا!

سلام ما را برسان

از ما برسان دعا شهِ کبرا را

آن پادشه فکورِ نور آرا را

بر گوی زمن

که یک نظر می خواهم

از نور خوش ات

کمی اثر می خواهم

برگوی که من

همیشه یادت هستم

از ذکر خوش ات همیشه

شاد و مستم

در مستی معنوی دعایت گویم

از حضرت حق عزّت نامت جویم

هر لحظه بگویمت که

حق یارت باد

در هر دو جهان 

خدا خریدارت باد 

دکتر_کاظم_محمدی

دکتر_کاظم_محمدی

وقتی که کلام مولایمان را می‌خوانم: لاتکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرّا بیتاب می‌شوم و به شعف می‌آیم. خدایت آزاد آفرید. 

این ما هستیم که با جهل و نادانی، و با ترس و خواری خود را اسیر و بنده‌ی این و آن می‌کنیم و بعد از روی حماقت این و آن را باور و اطاعت می‌کنیم. آنگاه آزادی خدا داده را از حاکمانی که ایشان را به غلط به خدایی و اربابی گرفته‌ایم ملتمسانه گدایی می‌کنیم.

ای عزیز! 

بندگی خدا کردن یعنی در بند غیر او نبودن. آنکس که بنده‌ی خدا باشد از قید اسارت این و آن آزاد می‌گردد. از این رو آزادگان راستین بندگان خدایند و بندگان خدا آزادگانند. 

بنده‌ی حق باش تا از هر جهت آزاد باشی. نه اسیر شو و نه اسیر کن. 

و انسانیت واقعی همین است و این مستلزم معرفت بر خویش است. اما آنکه خود را نشناسد و قدر خویش را نداند به سهولت به بندگی این و آن در می‌آید. 

لاتکن عبد غیرک

و قد جعلک الله حرا

 

دکتر_کاظم_محمدی 

دکتر_کاظم_محمدی

‍ ما را که سلامت ز سلامت داریم

کی ترس ازین حرف و ملامت داریم

از لطف تو عشق و مهر بی پایان هست

در ما بنگر که صد علامت داریم

 

دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

آنان که گرفتار قوافی هستند

دریای معانی به خود در بستند

صد معنی ناب در پس قافیه هست

خوش آنکه زقید این قوافی رَستند

 

دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

از عشق اگر سخن بگویی خوب است

زیرا که برای هر کسی مطلوب است

ظالم به نبود عشق شهره شده است

از عشق بگویید که این محبوب است

دکتر_کاظم_محمدی 

 

دکتر_کاظم_محمدی

عجب!

ایران شده کشور تسلیت.

هر روز 

به علل گوناگون در همه جا می‌نویسند:

"ایرانم تسلیت'

گویا چهار عنصر دست به دست داده‌اند تا مردم ایران را به عدم ببرند:

آب و دریا و کشتی غرق شده

خاک و خشکی و زمین لرزه

آتش و آتش سوزی 

هوا و هواپیما و سقوط

 

اینها غیر از تلفات جاده و دیگر حوادث و خودکشی های مردم است.

یارب مددی که

ره باریک و 

شب تاریک و 

مرکب لنگ و پیر

ای سعادت رخ نمای و 

ای عنایت دست گیر

 

دکتر_کاظم_محمدی 

 

دکتر_کاظم_محمدی

ما جمله همه همره مرگیم

پاییز که آید همه برگیم

گه کشته به دریا و به هامون

گه مرده به کاشانه و ارگیم

 

تسلیت به مردم ایران بابت رفتگان ایام محنت و شدت در بحر و بر

 

دکتر_کاظم_محمدی 

 

دکتر_کاظم_محمدی

ما را که سلامت ز سلامت داریم

کی ترس ازین حرف و ملامت داریم

از لطف تو عشق و مهر بی پایان هست

در ما بنگر که صد علامت داریم

 

دکتر_کاظم_محمدی 

 

دکتر_کاظم_محمدی

🍃🥀🍃

 

الهی..

 

الهی قلب و جانم پر شرر کن

ز افکار پلیدم بر حذر کن

 

مرا آزاد کن زین عالم خاک

ببر تا انتهای عالم پاک

 

بسوزانم، غبارم بر هوا کن

مرا فانی کن و خود را صدا کن

 

ز خود فانی کن و آزاد گردان

ز مهر خود دلم آباد گردان

 

بنوشانم شراب صافی و ناب

شرابی خالص و همرنگ عنّاب

 

شرابی که بَرد هوش از سر مرد

ز بویش پر شود عالم همه گَرد

 

کند سرد و فسردهدنفس دون را

بگرداند همه حال درون را

 

شرابی، گر خوری یک جرعه از آن 

کنی یاد از بزرگان و کریمان

 

شرابی صاف و آتشگون و بی رنگ 

رها سازِ بشر از حیل و نیرنگ

 

شرابی از بهشتِ خاص الله

که نابینا کند از ماسِوَی الله

 

پروفسور_کاظم_محمدی

مثنوی_خم_گلرنگ

 

دکتر_کاظم_محمدی

ای باد صبا! 

گر گذرت به نجم کبرا افتاد

بر گرد مزار او طوافی می کن

از هر طرفی 

ز ما سلامی می کن

دلتنگیِ ما را ز جهان زو برسان

بر گو که مرارات فراوان بردم

از خلق جهان

که از همه ببریدی

از بعد تو من

سموم بی حد خوردم

من

نام تو را 

چنان که خود کبرایی

کبرای جهان معنویت کردم

بر بام بلند بوقهای عالم

از فکر و مرام و مذهبت

جار زدم

اینک همه کس 

واقف نامت گشتند

برخی به خیال 

همکلامت گشتند

گویند ز تو

ولی تو را نشناسند

جویند تو را 

ولی رهت نشناسند

اینک من و تو جایمان گشته بَدَل

تو شهره¬ی آفاق 

ز کارِ خوش من

من 

گمشده در خمول

از رأی شما

 

ای باد صبا!

گر گذرت به نجم کبرا افتاد

بر خاک مزار آن شه نورانی

از جانب من

روی به خاکش بگذار

بوسه ای از سر مهر

بر غبارش بگذار

برگو که مرا دعای مخصوص کند

این قوم جفا را

همه مشخوص کند

 

ای باد صبا! 

گر گذرت به نجم کبرا افتاد

بی پرده بگو

که خاطرم تنگ افتاد

با نفس سیه هماره ام جنگ افتاد

با خلوت و چله ها که تو فرمودی

هر خاطره ای

بسی ز من دور افتاد

آن فکر و خیال 

جمله مهجور افتاد

 

ای باد صبا!

بگو که دلتنگ توأم

بگو که در راه سلوک

هماره همرنگ توأم

بگو که 

دیریست که من

راهیِ آهنگ توأم

بگو که 

در اوج شکوه

مرا بخواند به خدا

 

ای باد صبا!

سلام ما را برسان

از ما برسان دعا شهِ کبرا را

آن پادشه فکورِ نور آرا را

بر گوی زمن

که یک نظر می خواهم

از نور خوش ات

کمی اثر می خواهم

برگوی که من

همیشه یادت هستم

از ذکر خوش ات همیشه

شاد و مستم

در مستی معنوی دعایت گویم

از حضرت حق عزّت نامت جویم

هر لحظه بگویمت که

حق یارت باد

در هر دو جهان 

خدا خریدارت باد 

دکتر_کاظم_محمدی

دکتر_کاظم_محمدی

صبحی دگر آمده است

برخیز و ببین

از نور خدا

هرآنچه خواهی بگزین

سرتاسر عالم

شده روشن از نور

جز نور و ضیا و روشناییش مبین

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

 

این مدعیان که از خدا می‌گویند

دیریست که در راه هوس می‌پویند

ما را به خدا و دین او می‌خوانند

خود در همه جا نفس و هوا می‌جویند

 

#دکتر_کاظم_محمدی 

 

از باطن قرآن خبری نیست

ولی

از ظاهر آن

سفینه‌ی زر سازند

حکام که از باور خود دور شدند

واله

به چنبن سفینه می‌پردازند

 

#دکتر_کاظم_محمدی